با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
على رغم بروز بحران اقتصاد جهانى و متزلزل شدن بازارهاى سهام در جهان، برند Bijan که براى تقریبا ۳۰سال، موفق به فروش گرانترین پوشاک مردانه جهان در Beverly Hill بود نه تنها متاثر از این بحران نشد که حتى ۱۰۰میلیون دلار نیز صرف تبلیغات چاپى و تلویزیونى خود کرد.
هدف بخش عمده اى از تبلیغات این برند، تشویق افراد به خرید اجناس آن به عنوان یک انسان رویایى بود. به گفته محبى، مدیر مالى برندBijan، فروش لباسها و جواهرات این برند به طور کلى بیش از ۲۰میلیون دلار درآمد سالیانه و راه اندازى چهار خط تولید عطر نیز ۵۰میلیون دلار درآمد اضافه براى آن در بر داشته است.
این حال او فقط یک بازیگر کوچک در صنعت دو میلیارد دلارى عطر سازى به شمار رفته و در عین حال نیزنمى توانست با ابر قدرتى مانند گوچى در دنیاى مد رقابت کند. فروشگاه هاى گوچى در سرتاسر جهان دو میلیارد و ۲۰۰میلیون دلار درآمد دارند. با این وجود بیژن پاکزاد مقدار قابل توجهى از املاک تجارى درجه یک در Beverly Hills را در تملک داشت.
فروشگاه (Beverly Hills) او که با عنوان (Bijan) نیز شناخته مى شد، یک کاخ به سبک مدیترانه اى بود که در سال ۱۹۷۶افتتاح شد و لباس هاى لوکسى مانند یک کتvicuna -آمریکایى (بافته شده از پشم شتر بى کوهان آمریکایى) به قیمت ۱۵هزار دلار، یک روتختى پشمى chinchilla به قیمت ۱۲۰هزار دلار و یک ست چمدان از پوست کروکودیل به قیمت ۶۵هزار دلار را ارائه مى کرد.
دکور فروشگاه به فراخور شهرت فروشگاه از زیباترین شکل ممکن، با فرش هاى نفیس و دستبافت ایرانى به قیمت ۵۰۰هزار دلار، یک پلکان براق و برنجى به قیمت ۴۰۰هزار دلار و یک چلچراغ به قیمت ۷۵هزار دلار ساخته شده است. دیوارها با سایه اى آفتابى از رنگ زرد امضاى Bijan به شمار مى رود. وقتى او دومین فروشگاه خود در خیابان پنجم در نیویورک را در سال ۱۹۸۴افتتاح کرد، از صرف هزینه ۱۰میلیون دلارى براى طراحى آن خبر داد.
او بسیار هوشمندانه و سنجیده کار مى کرد. همه این جزئیات تصویرBijan را نزد مردم براى یافتن همه کالا هاى گران قیمت در جهان ارتقا مى داد. او در حالى که معتقد بود معرفى خود و محصولاتش یک نوع بازاریابى است، ۱۰۰میلیون دلار صرف تبلیغات چاپى و تلویزیونى برند خود کرد. در مرحله بعد، او به مشترى در خرید کالاى مورد نظر کمک کرده و مشترى با دیدن اوBijan را به یاد مى آورد که همه آن کارهاى خاص را براى او انجام مى دهد.
حقیقتى که Bijan از آن به عنوان یک گام به سوى رسیدن به یک ایده درخشان استفاده مى کرد آن بود که «زنان و مردان آمریکایى واقعا فکر مى کنند که لباس آنها نشان دهنده شخصیتشان است.» این کار زمان بر و هزینه بردار بوده، اما فکر بزرگى بود.
Bijan
هنرمند و متفکرى بود که در پشت موفقیت هاى این برند قرار مى گرفت. حضور او در تبلیغات مجلهها این نکته را به یاد مشتریان مى آورد که یک کالا را نه از کارخانه بلکه با امضاى Bijan خریدارى مى کنند. مشتریان آمریکایى او اقداماتش را تحسین کرده و او را مى پرستیدند. او به نوبه خود در همه جا موفق بوده اما آمریکا فرصت نشان دادن ذوق و سلیقه او را فراهم مى کرد.
چرا یک انسان با درآمد ۴هزار دلارى، ۶هزار و ۵۰۰دلار به خرید یک کت Bijan اختصاص مى داد؟ این سوالى است که در پاسخ آن باید گفت: مردم براى یک کالاى گران قیمت ارزش قائل مى شوند. یک دلیل آن است که این قبیل کالاها منحصر به فرد به نظر رسیده و این پیام را به دیگران منتقل مى کند که این فرد توانایى مالى بالایى داشته و تلاش مى کند تا با افراد شبیه به خود معاشرت کند. اگر یک کالاى گران قیمت ارزان شود، کاهش تقاضا و در نتیجه افت ارزش آن را در پى خواهد داشت.
این اعتقادBijan باعث شد که بحران اقتصادى بر روى تجارت آن تاثیر نداشته و مشتریان آن از هزینه هاى کسب و کار خود کم کرده ولى همچنان براى اجناس تولیدى این برند از خود علاقه نشان دهند. Bijan این تصور را رها نکرده و یقینا، او با داشتن یک جت اختصاصى، اتومبیل هاى گران قیمت، یک کاخ در Beverly Hills-و تماس با موفقترین و قدرتمندترین مردان در سرتاسر جهان فردى خوشحال بود.
او با پشتکار فراوان روز به روز بر ثروت، تعداد فروشگاهها و مشتریان مشهور خود مى افزود. او در بیلبورد هاى تبلیغاتى و آگهى هاى خود در مجلات در کنار بازیگر آمریکایى «بو درک» و مایکل جردن حضور پیدا مى کرد. یک آگهى از طراحى هاى او به عنوان «فاخرترین پوشاک مردانه در جهان» نام برد. او ادعا مى کرد که براى ۳۶نفر از روساى آمریکا لباس دوخته است اما فقط اسم چند تن از آنها را مانند کلینتون، اوباما و بوش بزرگ و کوچک بیان کرد.
پاکزاد همچنین به عنوان یک شخص عاشق ماشین شناخته شده و رولز رویس زرد کلاسیک خود را درRodeo Drive پارک مى کرد. در گاراژ او درBeverly Hills -با ظرفیت ۲۳خودرو، یک- Bentley و یک فرارى زرد، یک Aston Martin، یک بىام دبلیو، یک کادیلاک و بسیارى از دیگر اتومیبل هاى لوکس جهان متعلق به او وجود دارد. بیژن پاکزاد در چهام آوریل، در سال، ۱۹۴۰در تهران به دنیا آمد. پدر او یک کارخانه دار ثروتمند بود که او را براى تحصیل در رشته طراحى به مدرسه هایى در سوییس و ایتالیا فرستاد.
در حقیقت، در مقایسه با بخش عمده اى از دیگر طراحان پوشاک لوکس در جهان، محصولات او با بالاترین قیمت در بازار ارائه مى شد که از آن قبیل مى توان به کت و شلوارهاى هزار دلارى و پیراهن هاى ۲۰۰دلارى اشاره کرد. با این وجود، نام Bijan، خاویار و کشتى تفریحى را به یاد ما مى آورد. در سال، ۱۹۸۲او یک تپانچه اتوماتیک کلت ۳۸کالیبرى را طراحى کرد که قطعات طلاى ۲۴قیراطى را به قیمت ۱۰هزار دلار تولید مى کرد.
او یک بار یک نوار الماس نشان به قیمت ۲۰میلیون دلار براى کار گذاشتن در میان موهاى خانم درک بازیگر و مدل معروف آمریکایى براى حضور در یک کمپین تبلیغاتى عطر را طراحى کرد. سال گذشته، رولز رویس از همکارى Bijan -در طراحى یک خودروى کوپه به تعداد محدود به قیمت یک میلیون دلار خبر داد.
فروشگاه نیویورک که در سال ۲۰۰۰بسته شد، جاذبه همیشگى براى مشتریان را از بین نبرد. علت این موفقیت تعیین قرار ملاقات با آنها بود که به عنوان یک سیاست منحصر به فرد به توضیح شرایط ویژه براى مصرف کننده و در نتیجه حفظ او در آینده مى پرداخت.
براى مدت هفت سال او به طراحى پوشاک مردانه در فلورانس پرداخت. پس از مهاجرت به لس آنجلس در اوایل دهه ۱۹۷۰اولین فروشگاه خود به نام-Bijan-را افتتاح کرد و به سرعت حوزه کارى خود را به تولید جواهرات، عطرها و لباس ورزشى تعمیم داد. پس از مدتى او به یک میلیونر تبدیل شد.
بیژن پاکزاد، طراح لباس هاى شیک و گران قیمت که فروشگاه او درRodeo Drive به عنوان فروشگاه گرانترین لباس هاى دنیا شناخته مى شد، در سن ۷۱سالگى در لس آنجلس درگذشت.
نکاتی از زندگی بیژن پاکزاد :
پیژن همچنین به خاطر داشتن اتومبیلهایی نظیر بنتلی آزور زرد رنگ با تزیینات داخلی مشکی، مرسدس بنز اسالآر مک لارن مشکی، فراری اف۴۳۰ زردرنگ، رولزرویس فانتوم کوپه زرد رنگ و بوگاتی ویرون معروف بود. مجله Vanity Fair در سال ۱۹۸۹ نام بیژن را در لیست شیکپوشترینهای (خوش پوشترینها)جهان خود قرار داد بیژن در روز ۲۶ فروردین۱۳۹۰ در محل کارش در خیابان رودئو در بورلی هیلز دچار سکته مغزی شد و در گذشت افراد مشهوری که بیژن برای انها طراحی کرده است عبارتند از:
جرج دبلیو بوش-ریگان- باراک اوباما- ولادیمیرپوتین- بهمراه بسیاری از رییس جمهورهای کشورهای مختلف.. سلطان ثروتمند برونئی- از ستارگان هالیوود هم بسیاری مشتری بیژن بوده اند : ارنولد شوارتزنگر- ال پاچینو- تام کروز- انتونی هاپکینز از ایرانیهای مشهور هم این افراد از مشتریهای بیژن بوده اند: علی دایی- محمدرضا گلزار- شهرام ناظری و بسیاری دیگر از مشاهیر…
بیژن دو بار ازدواج کرد از همسر اولش یک دختر که در حال حاظر یکی از طراحان مشهور میباشد و کار پدر را دنبال میکند
از همسر دوم نیز یک پسر و دختر دارد نام پسرش نیکولاس میباشد بیژن یک دوست دخترهم داشت بنام مهتاب که در اکثر میهمانیها همراه بیژن بود و در مقابل سوال یک خبرنگار که ایا با او ازدواج خواهی کرد میگوید اول باید دختر و پسرم ازدواج کنند.
طراح مشهوربا عطر بیژن در جهان شناخته شد برای هر کسی هم که سراغش میرفت عطر خاص با رایحه متفاوت تولید میکرد.
بیزن عاشق غذاهای ایرانی بود تخته نرد را با مهارت بازی میکرد. به دلیل ثروت زیاد زندگی لوکس و متفاوتی داشت اما همیشه اصالت و سادگی را مدنظر قرار میداد.. برخلاف ثروتمندان جهان هیچوقت برای خودش بادیگارد استخدام نکرد چون میگفت جایگاه من بین مردم است نمیخواهم از انها جدا باشم.. تمام امور بوتیکش توسط خانوم منیژه بزرگی اداره میشد زنی که از ایران همکارش بود و بعد از مهاجرت بیژن بههمراه او به امریکا رفت..
اجناس بوتیکش کاملا متفا وت از ان چیزی بود که فکرش را کنید مثلا پالتوهایی ازجنس پوست شیر داشت که قیمت انها 130000 دلار بود.ساعتهایی داشت که از اجسام کهکشانی یا عاج فیل تولید شده بودند قیمت یک جفت جوراب در بوتیک بیژن 200 دلار کمتر نبود. او در صنایع دیگر هم فعالیت کرد مانند اسلحه سازی واتومبیل با کارخانه رولزرویس همکاری کرد و قرار بود تعدادی از اتومیلیهای تولیدی این شرکت را دیزاین کند.. کلت کمری داخل قاب چرمی تولید کرده بود که پارشاه عربستان 6 عدد از انرا میخرد.
تخته نردهایی از جنس سگ مرمر اعلا به سلطان برونئی فروخت
شخصی کتی به بوتیک بیژن میبرد و میگوید این کت را سال1977 از بیژن خریداری کرده ام و تا به الان از ان استفاده کرده ام اما هنوز هم کت سالم مانده و زیبایی روز اول خود را حفظ کرده است ان کت را به بیژن هدیه میدهد بیژن هم انرا در بوتیک خود قاب میکند و به مشتریانش همیشه نشان میداد که کیفیت کارش به چه صور بوده. در فعالیتهای خیریه بسیاری شرکت میکرد تا جاییکه نامش در این عرصه در ایالات متحده زبانزد بود.
زمانی که در ایران بود دوست صمیمی مهستی بود. و اما سوالی که در حال حاضر در ذهن طرفداران بیژن بجا مانده این است که ایا راه بیژن ادامه خواهد داشت؟ مسلما دختر بیژن بهمراه گروه طراحی مخصوص بیژن اجازه نخواهند داد راه این بزرگمرد عرصه طراحی و فشن ناتمام بماند.
تصویر به اندازه 64% (700x438) کوچک شده است. برای دیدن تصویر در اندازه واقعی (1920x1200) روی این نوار کلیک کنید. برای باز شدن در پنجره جدید روی تصویر کلیک کنید.
تصویر به اندازه 64% (700x438) کوچک شده است. برای دیدن تصویر در اندازه واقعی (1920x1200) روی این نوار کلیک کنید. برای باز شدن در پنجره جدید روی تصویر کلیک کنید.
تصویر به اندازه 64% (700x438) کوچک شده است. برای دیدن تصویر در اندازه واقعی (1920x1200) روی این نوار کلیک کنید. برای باز شدن در پنجره جدید روی تصویر کلیک کنید.
تصویر به اندازه 39% (700x438) کوچک شده است. برای دیدن تصویر در اندازه واقعی (1131x707) روی این نوار کلیک کنید. برای باز شدن در پنجره جدید روی تصویر کلیک کنید.
روزی مردی کونگفو باز به روستای خود می رفت اما در سر راه به 2 مرد کاراته باز بر خورد.آن مرد کونگفو باز که اسمش میلاد بهادیوند بود به آنها گفت: برید کنار از سر را هم.
اما آن 2 مرد کاراته باز گفتند: این روستا را ما دور تا دور خریدیم و نمی گذاریم کسی از زمین هایمان رفت و آمد کند، پس بنابر این روستا برای ما ست. میلاد که از این حرف آن کاراته بازان بسیاری اعصبانی شد مجبور شد که با آنان درگیر شود در این درگیری یکی از آن 2 کارته باز کشته و دیگیری مجروح شد، آن یکی کارته باز که زنده ماند از دیدن قدرت زیاد میلاد به شدت ترسیده بود، میلاد نیز در همین هنگام گردن آن کاراته باز را با دست محکم گرفته بود و به توسط یک نقشه زیرکانه که در همان زمان سریع طراحی کرد که ، اینکه راهی پیدا کند تا بتواند وارد گروه آنها شود و همه اطلاعات لازم را به دست آورد و به توسط پلیس آنها را از بین ببرد و روستای خود را از دست آن نامردان نجات دهد. به همین منظور آن کاراته باز را تحدید کرد که اگر اسم رئیسش و چند نفر اند را نگوید و چگونه میتواند یکی ازپست های بالا را درتصرف خود قرار دهد او را بکشد.
او نیز مجبور شد همه چیز را بگوید.
گفت:که اسم رئیس من داوود است، ما 41 نفر هستیم.
و اگر می خواهی یکی از پست های بالا را در تتصرف خودت در بیاوری باید با من به پیشه معاون رئیس رود و به دورغ بگوید که تو یکی از فامیل های نزدیک من هستی و با معاون رئیس به پیش داوود می رویم ، و به داوود بگو که می خواهی جزء یکی ازگروه شوی و او نیز به تو می گوید:می خواهی به مقام من برسی؟ تو باید بگویی بله، او به تو می گوید که با 30 نفر از نیرو های من مبارزه کن و اگر توا نستی هر30 نفر را شکست دهی بعد با معاون من مبارزه می کنی اگر پیروز شدی می آیی با من مبارزه می کنی ولی اگر از معاون من شکست خوردی جزء یکی از30 نفر می شوی . اگر از من شکست خوردی معاون من می شوی و اگر پیروز شدی تو رئیس و من معاون تو می شوم ولی اگر از آن 30 نفر شکست خوردی تو با دیدبانهای من مبارزه می کنی اگر حد اقل 1 نفر هم شکست دادی جزء یکی از دیدبان ها می شوی ولی اگر نتوانست 1 نفر هم شکست دهی از گروه ما حذف می شوی.
ولی تو باید همه حرف هایش را به غیر از این که اگر من را شکست دهی رئیس من میشوی باور کنی زیرا این حرف اش دورغ است. چون بفهم زورش را داری تو را می کشد در هنگام مبارزه هم نباید جوری مبارزه کنی که بفهمد زورش را داری و هم نباید بفهمد که من این چیزها را می دانم ، چون هم من و هم تو را میکشد.
میلاد گفت:دیدبان ها تعدادشان چند نفر هستند؟و اسم معاون رئیست چیست؟کار دیدبان ها چیست؟وتو جزء کدام دسته هستی؟
او جواب داد: افراد این باند41 نفر است. که 1 نفر رئیس،1 نفر معاون رئیس،30 نفر محافظ معاون رئیس و رئیس،و اما 11نفر بعدی که شامل دیدبان می شود من جزء همان 11 نفر دیدبان هستم. ما دیدبان ها به 5 گروه 2 نفره تقسیم شدیم که یک گروه 3 نفره هستند به آن گروه، گروه قدرتی می گویند، و به گروه ما و گروه های دیگر که 2 نفره هستند گروه عادی میگویند. کار ما 11 نفر این است نگذاریم کسی وارد روستا شود، اگر پلیس آمد سریع پیش رئیس می رویم به طوری که پلیس مارا نبیند ، و بعد به تمامی دیدبانهای دیگر خبر می دهیم سپس مخفی میشویم.
اسم معاونه رئیس دانیال است .
میلاد همه ی حرفهایش را قبول کرد اما آمادگی این هم داشت که آن کاراته باز به او دروغ گفته و بخواهد در پیش داوود همه چیز را بگوید واو را بکشند.
فصل دوم
میلاد با آن کارته باز رفت پیش دانیال و کارته باز به دانیال گفت: که این آقا یکی از فامیل های نزدیک من است ، با رئیس کار داریم دانیال آن 2 مرد را پیش داوود برد . کارته باز که می دانست میلاد میخواهد این باند را از بین ببرد و نیز جان خود در خطر است ، به جای اینکه طبق نقشه عمل کند به داوود گفت: قربان این مرد با زور من اینجا آوارده و میخواهد شما را بکشد.
داوود فوراً دستور داد به سربازاش که آن میلاد را بکشند. طی این فرصت که سربازان داوود داشتند با میلاد می جنگیدند ، آن کارته باز به داوود گفت: قربان این کنفو باز سعید هم گروهی من را کشده است. داوود جواب داد: عیبی ندارد سرباز ها او را میکشند و یکی از اعضای گروه قدرتی را هم گروهیت میکنم.
میلاد هنگامی که سربازان به او داشتند حمله میکردند 2 تا نانچیکو خود را بیرون آورد و با آن عده ای رازد و بعضی از دیدن کتک خوردن یارا نشان و ترس از اینکه مثل یاران نشان کتک بخورند عقب نشینی کردند و پا به فرار گذاشتند.
میلاد بعد از اینکه حساب آنها را رسید آن نامرد کارته باز را نیز کشت. داوود و دانیال از قدرت زیاد میلاد به شدت ترسیدند. داوود به دانیال دستور داد که با آن کنفو باز بجنگد. دانیال با ترس شدید به میلاد حمله کرد، میلاد نیز با دانیال شروع بجنگید کرد. داوود طی این فرصتی که میلاد داشت با دانیال میجنگید پا بفرار گذاشت و به بیرون از روستا رفت در راه خروج از روستا به2 دید بان رسید، به آنها گفت: تمامی دیدبان ها را به این جا بیاورند حواستان باشد 2 دیدبان گروه چهارم کشته شده پس دنبال آنها نباشید.
میلاد نیز در روستا دنبال داوود و اعضای گروه داوود تا چند دقیقه ای گشت اما کسی را نیافت. از گشتن دنبال آنها منصرف شد، و به پاسگاه رفت و همه چیز را گزارش کرد.
وقتی دیدبان ها آمدند داودد به آنها گفت که باید سریع از روستا بیرون روند و بعداً همه موضوع را توضیح دهد وقتی آنها به بیرون روستا رفتند داوود همه موضوع را برای دیدبان ها توضیح داد و به آنها گفت: که باید گروه کوچکتری تشکیل دهیم و اللحساب در شهر به طور مخفیانه به قارت مغازه ها بپردازیم تا بعد به فکر راه چاره ای باشیم.
فصل سوم
پاسگاه چندین نیرو به آن روستا فرستاد و نیروها به غیر از برخورد با شورش مردم آن روستا برعلیه آن گروه و چندین مجروح وجسد به چیز دیگری برخورد نکردند.
سرهنگ، پرونده آن گروه را برای میلاد آورد، در پرونده نوشته بود که این گروه رئیس دیگری نیز در آمریکا داشته بودند که با هم قاچاق صلاح و قاچاق مواد مخدر می کردند و رئیس اصلی به توسط پلیسهای آمریکا کشته شدند و این گروه که در ایران فعالیت غیر قانونی داشتند به توسط پلیس های ایران از244 نفر به41 نفر رسیدند و با 1 جت و 1 هلیکوپتر پا به فرار گذاشتند.
پلیس ها 2 موشک برای آنها فرستادند. آنها با توسط چترهای نجات، نجات یافتند. اما با تفنگ پلیس ها عده ای را کشتند وعده ای را مجروح کردند و رئیسشان که تنها کسی بود با خود تفنگ حمل کرده بود گلوله به دستش خورد و تفنگش از دستش افتاد. آنها 1 کامیون دزدیدند و فرار کردند پلیس ها نیز رد آنان را گم کردند.
وقتی پلیس ها آمدند و همه چیز راگزارش کردند میلاد از آنان پرسید: توانستید رئیس و بقیه ی افراد که فرار کردند را دستگیر کنید؟ اما پلیس ها جواب دادند :متأسفانه خیر. تا ما رسیدیم همه ی آنها فرارکرد بودند.
پلیس ها نیز به میلاد یک نشانه افتخار دادند.
چند روز بعد میلاد در یک رستوران بود، که همه ی آن کارته بازها برای قارت رستوران به آن رستوران ریختند، اما حواسشون به میلاد نبود. میلاد سریع برگشت و یکی از دزدها میلاد را دید و به بقیه دزد ها گفت . وقتی دزدها میلاد را دیدند تعجب کردند و همه گفتند: میلاد! ، میلاد نیز گفت: به به ! خوشحال شدم از دیدنتون از این طرفا؟ و حمله کرد به دزدها عده ای کشته و عده ای مجروح شدند و از تلفن مغازه به 110 زنگ زد و گفت : سریع چند نیرو به این آدرس که می گم بفرستید .
پلیس ها آمدند و دزدها را دستگیر کردند و میلاد نیز همراه پلیس ها رفت پاسگاه و پلیس ها به میلاد مدال افتخار دادند و از میلاد پرسیدند که دوست داری یکی از پلیس های اسنثنایی ماباشی میلاد نیز گفت: با کمال میل . میلاد علاوه بر مدال افتخار و عضویت دریکی از نیروهای پلیس اسنثنایی در پاسگاه یکی از شجاعترین کنگفوبازهای ایران شناخته شد و نیز در تلویزیون از وی مصاحبه کردند، در اخبار پست و مقام هایی که به وی داده بودند اعلام کردند. رئیس رستوران از میلاد تشکر کرد و هدیه ای هم به میلاد داد.
امروزه در میان علوم مختلف حرفه ای، آموزشهای پلیسی و دروس مرتبط به آن جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. یک پلیس باید برای بالابردن مهارتهای خود در ابعاد گوناگون مبادرت به گذراندن دوره های ویژه بصورت تئوری و عملی نماید. این دوره ها شامل دروس نظامی، انتظامی، روانشناسی، جامعه شناسی و غیره میگردد.
2- داشتن وجدان و تعهد کاری
تعهد کاری به این معنا است که فرد در حیطه وظایف خود کاملاً شفاف، مسئولیت پذیر و وظیفه شناس باشد. پلیس باید بگونه ای عمل کند که خود را در تمامی بخشها و وظایفی که به وی محول شده متعهد بداند و کارش را تا حد امکان بی عیب و نقص و بصورت تمام و کمال انجام دهد. چرا که هرگونه تعلل ولو اندک میتواند منجر به صدمات جبران ناپذیر اجتماعی گردد.
3- القای امنیت و آرامش
وظیفه اصلی یک پلیس برقراری نظم و امنیت است و این حس نیز باید از طرف او به مردم منتقل شود. به عبارت دیگر افراد جامعه در صورتی که جرمی مرتکب نشده باشند باید با دیدن یک پلیس احساس آرامش و امنیت کنند، او را امین و حافظ جان و مال خود بدانند، از مواجهه با او ترسی نداشته باشند، و همیشه احترامی متقابل بینشان وجود داشته باشد.
4- اجرای قانون
یک پلیس به عنوان متولی اصلی اجرای قوانین انضباطی و کسی که باید همواره بر اساس قانون عمل کند، لازم است از قوانین بطور کامل مطلع بوده و همیشه خود را ملزم به اجرای بی کم و کاست آنها بداند. هرگونه تعلل در اجرای صحیح قانون و انحراف از این مسیر اعتبار شغلی یک پلیس را زیر سؤال خواهد برد.
5- پایبند بودن به اخلاقیات
داشتن اخلاقی پسندیده و رفتاری مناسب با شان یک پلیس در این حرفه بسیار ضروری است. رعایت مسائل اخلاقی و عرفی جامعه از سوی افراد پلیس تاثیرپذیری غیر قابل انکاری روی سایر افراد جامعه دارد. اگر پلیسی در محاورات و برخوردهای خود با اشخاص بدون دلیل به تندی برخورد کند، از الفاظ ناشایست و حرکات زننده استفاده کند، به اعمال خلاف و غیر اخلاقی روی آورد و در مسائل شخصی و خصوصی آنها دخالت کند، چگونه می توان انتظار داشت مردم به او اعتماد داشته باشند و وی را حافظ مال، جان و امنیت خود بدانند؟
6- عدم سوء استفاده از موقعیت
لباس پلیس از قداست و ارزش معنوی ویژه ای برخوردار است ولی یک پلیس باید بداند که حرمت و اعتبار این لباس که به او افتخار خدمت صادقانه به کشورش را می دهند نباید باعث انجام برخی از سوء استفاده ها و نفوذها برای پیشبرد اهداف شخصی گردد. به صرفه پلیس بودن صحیح نیست اقدام به اعمالی همچون ترساندن مردم، زورگویی و رشوه خواری کرد.
7- تکریم ارباب رجوع، پلیس پاسخگو
ادارات پلیس معمولاً محل تردد افرادی است که یا مورد جرم و جنایت قرار گرفته اند و یا خود مجرم هستند. در هر صورت افراد پلیس باید بطور کامل حقوق قانونی هر دو دسته را رعایت کنند و به آن احترام گذارند. خدمات مناسب به قربانیان جرم و جنایت از قبیل حفظ احترام، ارائه مشاوره های مفید و پاسخ گویی مسئولانه، فهم دقیق صحبتهای آنها، دادن تضمین های لازم برای رفع مشکلات بوجود آمده و رسیدگی و پیگیری مستمر، و نیز رعایت حقوق مجرمان و طرز برخورد معقولانه با آنها لازم است در ادارات پلیس برقرار باشد. مکانیزه کردن سیستم اداری و استفاده از تکنولوژی برای حذف کاغذ بازی و سایر مراحل وقت گیر نیز از جمله اقداماتی است که در راستای تکریم ارباب رجوع باید صورت پذیرد.
8- ظاهر مناسب
همانند سایر شغلها، داشتن ظاهری آراسته، لباسی مرتب و تمیز به یک پلیس چهره ای جذاب و پسندیده می دهند. تاثیر برخورداری از ظاهر مناسب و موجه در موفقیت کاری از فاکتورهای غیر قابل انکار در تمامی مشاغل محسوب میگردد.
9- اطاعت از مافوق
چه از لحاظ قوانین حرفه ای و چه از لحاظ قوانین نظامی یک پلیس خوب باید بصورت کامل و بدون پون چرا از دستورات مافوق خود اطاعت نموده و در اجرا کردن آنها نهایت سعی و تلاش خود را بکار گیرد.
از زمان باستان تاکنون بشر علاقه زیادی به ساخت مجسمههای با ابعاد بزرگ داشته است. مجسمه ابوالهول که توسط مصریان باستان ساخته شده در حدود 20 متر ارتفاع داشته و هنوز هم جزء بزرگترین مجسمههای جهان محسوب میشود. در طول سی سال گذشته جهان شاهد ساخت مجسمههایی بلندتر و بزرگتر بوده است. در ادامه شما را با تعدادی از این عجایب نوین آشنا میکنیم.
رودینا مات(مام وطن)
این مجسمه که در شهر کیف (Kiev) پایتخت کشور اوکراین قرار دارد و از روی سمبلی مربوط به جنگ جهانی دوم مدل سازی شده که هدف آن بسیج و تحریک مردم شوروی بوده در زمان جنگ بوده است. ساخت این مجسمه که از جنس تیتانیوم است در 1981 به پایان رسید و در ارتفاع 62 متری و برفراز ساختمان موزه این شهر(موزه جنگ بزرگ میهن پرستانه) قرار گرفته است. طول این مجسمه 102 متر و وزن آن 560 تن است. طول شمشیر مجسمه 16 متر و وزن آن 9تن بوده و روی سپر مجسمه آرم اتحاد جماهیر شوروی نقش بسته است.
امپراتور یان و امپراتور هوانگ
ساخت مجسمه این دو امپراتور در طول دورهای 20 ساله و بر فراز یک کوهستان صورت گرفت و این پروژه در سال 2007 به پایان رسید. ارتفاع این اثر 106 متر بوده و دو تن از امپراطوران قدیمی چین، یان دی و هوانگ دی را به نمایش میگذارد. این اثر که به نوعی قله راشمور چین محسوب میشود (قله راشمور یادبود ملی آمریکا در جنوب داکوتا است که تصویری از صورتهای جرج واشینگتن، توماس جفرسون، تئودور روزولت و آبراهام لینکلن روسای جمهور سابق آمریکا بر فراز آن نقش بسته است) در نزدیکی رودخانه زرد و در نزدیکی ژنگژو پایتخت ایالت هنان (Henan) قرار دارد.
مجسمه گوآن یین
این مجسمه که 108 متر ارتفاع دارد در آسیای شرقی بیشتر به نام گوانین شناخته شده و در ساحل جنوبی جزایر هاینان (متعلق به چین) قرار گرفته است. این اثر دارای سه صورت میباشد که یکی به سمت داخل جزیره و دو صورت دیگر به سمت دریای جنوب چین قرار گرفتهاند. ساخت آن 6 سال به طول انجامیده و در سال 2005 به پایان رسید.
کریستو – ری
این مجسمه با الهام از مجسمه عیسی نجات بخش شهر ریودوژانیرو (برزیل) ساخته شده است. ساخت آن ده سال به طول انجامید. این مجسمه در همان ابعاد مجسمه شهر ریو یعنی 28 متر ساخته شده است اما چون روی ساختمانی شبیه به یک دروازه که خود 82 متر ارتفاع دارد واقع شده در نتیجه ارتفاع نهاییاش بالغ بر 110 متر میباشد. در پایه این مجسمه عرشه ای قرار گرفته که شما میتوانید از فراز آن چشم انداز کاملی از شهر لیسبون (پایتخت پرتغال) را مشاهده کنید.
یوشیکو دایبوتسو
مجسمه یوشیکو دایبوتسو در شهر یوشیکو در کشور ژاپن قرار دارد. این مجسمه که ساخت آن در 1995 به پایان رسید، سومین مجسمه بزرگ جهان میباشد. ارتفاع آن 120 متر میباشد و شامل پایهای به ارتفاع 10 متر است و گل نیلوفری که زیر پای مجسمه قرار گرفته نیز 10 متر ارتفاع دارد. بازدیدکنندهها میتوانند از طریق آسانسور به سکویی بروند که امکانی مناسب جهت مشاهده چشم انداز اطراف را در اختیارشان قرار میدهد. این مجسمه برنزی که طرحی از بودا را به نمایش گذاشته به نام یوشیکو آرکادیا هم شناخته میشود. لایکیون ستکیار
لایکیون ستکیار(Laykyun Setkyar) با 130 متر ارتفاع دومین مجسمه بلند جهان به حساب آمده که شامل یک تخت 13.5 متری هم میشود که مجسمه بر فراز آن ایستاده است. این مجسمه برفراز تپه پوکانگ در نزدیکی شهر مونیوا در مرکز کشور میانمار قرار گرفته است. در پایین پاهای این مجسمه، مجسمه دیگری از بودا روی زمین به حالت خوابیده قرار دارد که بزرگترین مجسمه نوع خود در جهان میباشد. این مجسمه در سال 2008 به پایان رسید ولی بودای خوابیده در 1991 ساخته شده است.
بهار معبد بودا
این مجسمه عنوان بلندترین مجسمه جهان را از آن خود کرده و در میان باغی 27 هزار متری قرار گرفته است. ارتفاع کلی این اثر 150 متر است که شامل اریکه نیلوفری 20 متری و یک ساختمان با ارتفاع 25 متر میباشد. تصمیم ساخت این مجسمه مدتها قبل از آنکه طالبان مجسمه بودای واقع در شهر بامیان افغانستان را وحشیانه تخریب کنند، گرفته شده بود. ساخت این ابرمجسمه در سال 2008 به پایان رسید. این مجسمه در استان هنان (کشور چین)قرار دارد.
تصویر زیر به مقایسه ارتفاع برخی از بزرگترین مجسمههای دنیا میپردازد.
در زمانهای قدیم، پلها تنها به عنوان راهی برای ارتباط دادن دو منطقه مجزا کاربرد داشتند و عموما روی رودخانهها، دریاچهها و یا جویبارها ساخته میشدند. اما در معماری مدرن امروز، بحث مربوط به پلها و پلسازی چیزی فراتر از نمایش یک کارکرد ساده است. اکنون پای مسائلی گوناگون همچون دسترسی آسانتر، افزایش کارایی، قابلیت اجرا و از همه مهمتر طراحی و معماری نیز به میان آمده است. در ادامه شما را با ده پل معروف دنیا آشنا میکنیم. پلهایی که گاه مکانی برای سیر و سیاحت و گردش هستند و گاه دروازهای به سوی بهشت؛ گاهی با چشم بسته نیز میتوان روی آنها گام نهاد و گاهی عبور از روی آنها قمار بین مرگ و زندگی است. پس با ما در این سیروسیاحت دیدنی همراه باشید.
امروزه علاوه بر آجر، سیمان و فولاد که مصالح اولیه پلسازی به شمار میآمدند، سیلندرهای هیدرولیکی و دیگر مصالح جدید نیز در خلق این پدیدههای مدرن طراحی به کار میروند. از زمانی که این سازهها به شهرت رسیدند انواع مختلفی از آنها ساخته شده است که از آن جمله میتوان به پلهای معلق، پلهای فوارهای، پل- تونلهای زیردریا و پلی با کافهای به شکل جزیره در قسمت میانیاش اشاره نمود.
10- پل مروارید، ژاپن
این پل که یکی از برجستهترین آثار معماری این کشور به حساب میآید آکاشی کایکو هم نامیده شده و به عنوان طولانیترین پل معلق جهان شناخته میشود. این پل بندر کوبه را به جزایر آواجی که محل صید مروارید است متصل میکند که دلیل نامیده شدن پل به نام مروارید نیز همین است.
پل مروارید در 1998 تاسیس شد و در ساخت آن تقریبا از 1991 متر فولاد استفاده شده است. این شاهکار معماری نه تنها به خاطر طولانی بودنش شهرت یافته بلکه باید به خاطر استحکام بالایی که در زلزله مهیب کوبه در سال 1995 از خود نشان داد مورد توجه قرار گرفته است.
9- پل جزیره آیولا، اتریش
عامل شهرت این پل که نام آنرا به عنوان یکی از جالبترین پلهای جهان مطرح کرده ،کافه ای است جزیره مانند که در قسمت میانی آن واقع شده است. همچنین طراحی روح نواز آن توجه همگان را جلب میکند.
این پل که در اتریش و در سال 2003 تاسیس شد توسط ویتو آکونچی طراحی شده است. این سازه بر فراز رودخانه مور ساخته شده و به مقصد کسانی که قصد عبور از روی رودخانه را دارند و نیز آندسته که مایل هستند چرخی در اطراف زده نوشیدنی میل کنند تبدیل شده است. البته علاقهمندان حمام آفتاب هم میتوانند از سبک معماری این پل بهرهمند میشوند.
8- پل نامیرایان، چین
به عنوان یکی از بلندترین و در عین حال خطرناکترین پلهای جهان شناخته میشود و از این نظر جایگاه خاصی در لیست ما دارد. این سازه که اصلا جای راحت و آرامش بخشی به حساب نمیآید، در کوههای زرد در هوانگشان ساخته شده است. این کوهها در واقع شبیه به قلههای شبه گرانیتی هستند که در ارتفاعاتی باور نکردنی و شگفت انگیز قرار گرفتهاند.
نکته جالب توجه، مصالح به کار رفته برای این پل خطرناک است. در واقع چینیهای مقتصد این پل را در این ارتفاع وحشتناک و تنها با الوارهای چوبی ساختهاند. کسانی که قصد صعود به قله را دارند میتوانند برای دسترسی آسانتر از منطقهای به نام دروازه بهشتی جنوب استفاده کنند که تنها از سه الوار نازک چوبی که توسط یک زنجیر بزرگ حمایت میشود ساخته شده است. این زنجیر تنها نردهای است که برای بالارفتن به آن دسترسی دارید!
7- پل بانپو، کره جنوبی
این پل زیبا به عنوان رنگارنگترین پل جهان نیز شناخته میشود. همچنین به نام پل فوارهای هم شهرت دارد. بانپو که در قسمت میانی رود هان ساخته شده منطقههای سئوچو و یونگچان در سئول را به یکدیگر متصل میکند.
ساختار اصلی پل در 1982 آماده شد ولی در سال 2009 و با نصب فوارهها در قسمت کناریاش به پایان رسید. منبع آب این فوارهها آب رودخانه است که به طور پیوسته در یک چرخه منظم تامین میشود. به دلیل این نوآوری، این پل به عنوان بلندترین پل فوارهای جهان نیز شهرت یافته است. در ساخت آن از 38 پمپ آب و 380 آبپاش استفاده کردهاند.
6- پل میلنیوم گیت، لندن
به عنوان اولین پل یکبر جهان نیز شهرت دارد. به دلیل طراحی و معماری شگفتانگیزش، جوایز قابل توجهی را از آن خود کرده است که از آنجمله میتوان به جایزه برجستهترین بنای سال 2005 اشاره کرد که این جایزه، سه سال پس از اتمام ساخت پل به آن تعلق گرفت. برخلاف سایر پلها، میلنیوم گیت برای عابرین پیاده و دوچرخه سوارانی که قصد گذر از روی رودخانه تاین (Tyne) را دارند در نظر گرفته شده است.
این سازه همچنین به نام پل چشم چشمکزن نیز شناخته شده است. از آنجا که این پل کاملا نزدیک به سطح آب ساخته شده میتواند با کمک جکهای هیدرولیکی که در طرفین پل قرار گرفتهاند به سمت بالا حرکت کرده و به قایقها و سایر وسائل نقلیه آبی اجازه عبور دهد و در این حالت پل شبیه به یک چشم بسته میشود.
5- پل میلو، فرانسه
دیگر سازه قابل توجه جهانی، پل میلو است که رکورد دار سه عنوان «مرتفعترین ستونهای پایه پل جهان»، «بلندترین تیرک به کار رفته جهان» و «مرتفعترین پل جادهای جهان» میباشد. بلندترین قسمت این پل 343 متر ارتفاع دارد.
در سال 2001 پروژه ساخت این پل آغاز شد و در 2004 به پایان رسید. این پل روی دره تارن ساخته شده است که از این نظر با سایر پلها که روی رودخانه ها ساخته میشوند تفاوت دارد. در روزهای مه آلود رانندگان هنگام عبور از این پل احساس میکنند که مستقیم به سوی آسمان و بهشت در حرکتند.
4- پل خلیج هانگژو، چین
به عنوان بلندترین پل اقیانوسی و دومین پل بلند جهان شناخته میشود. بیشک این پل یکی از به یاد ماندنیترین آثار معماری جهان به شمار میآید. این سازه روی سواحل شرقی چین ساخته شده و مناطق مختلفی از شانگهای و نینگبو در استان ژیژانگ را به یکدیگر متصل میکند.
پل هانگژو تقریبا 36 کیلومتر امتداد داشته و دارای شش مسیر ویژه است. کار ساخت این سازه در ژوئن 2007 به اتمام رسید.
3- پل رودخانه ماگدبورگ، آلمان
اگر همه پلها روی رودخانه ها ساخته شدهاند، این پل خود از آب ساخته شده است تا به قایقها و دیگر وسائل نقلیه آبی اجازه عبور دهد. دو سوی آن برای عبور عابرین پیاده و دوچرخه سوارها در نظر گرفته شده و قسمت میانی و وسیع آبی آن برای قایقها ساخته شده است.
همچنین با 918 متر طول به عنوان بلندترین گذرگاه آبی قابل کشتیرانی نیز شهرت دارد. این پل روی رودخانه الب واقع شده و کانال هاول را به کانال میتلند متصل میکند.
2- پل جمعشو، لندن
این پل قابلیت جابجا شدن دارد. جالب نیست؟ معماری این پل یکی از شگفتانگیزترین و در عین حال خلاقانهترین طراحیهای معماری نوین به حساب میآید. این پل از 8 قطعه سه وجهی ساخته شده که همگی به هم متصل هستند.
ایده ساخت این پل از قسمت شکمی حشرات گرفته شده که میتوانند آنرا جمع کرده و باز کنند. این سازه نیز این قابلیت را دارد که با کمک سیلندرهای هیدرولیکی در خود جمع شده و در هنگام استفاده کاملا باز شود. طول این پل در هنگام باز شدن به 12 متر میرسد. 1- پل اورساند، دانمارک و سوئد
پل اورساند با 8754 متر طول عنوان بلندترین پل تونلی- ریلی اروپا را یدک میکشد. این سازه کشورهای دانمارک و سوئد را از طریق تنگه اورساند به هم متصل میکند. این پل دارای یکی از بلندترین پلهای کابلی جهان به طول 490 متر بوده همچنین از دو جزیره مصنوعی در هر یک از دو کشور و نیز یک تونل زیرین که در آبهای دانمارک واقع شده، تشکیل شده است.
در ابتدا تصور نمیشد که این سازه نقش چندان موثر و کارآمدی در زمینه حمل و نقل بین دو کشور ایفا کند اما اکنون ثابت شده است که این بنا نقشی حیاتی در زمینه حمل و نقل کارمندن دو کشور دارد.
هنرمند اسپانیایی آلیشیا مارتین آبشار منحصر به فرد و چشم نوازی را از هزاران کتاب بازیافتی درست کرده است. کتاب های قدیمی از طریق تونلی از پنجره طبقه دوم در خیابان ریخته شده اند.
آبشار کتابی مانند یک آبشار منجمد شده به نظر می رسد! ببینید.
از روغن های گیاهی می توان برای درمان مشکلات پوستی ، تقویت مو، ناخن و … استفاده کرد . درکنار محصولات صنعتی آشنایی خانم ها با مواد گیاهی بخصوص روغن های گیاهی که علاوه بر جنبه درمانی در بیماری ها می توان از ان ها برای زیبایی نیز استفاده کرد ضروریست . در این مطلب به شما می گوییم که چگونه با استفاده از روغن کرچک زیبایی خود را بازیابید .
درمان پوست های خشک فقط با روغن کرچک
در ترکیب بیشتر محصولات آرایشی-بهداشتی مانند کرم های مرطوب کننده از اسیدهای چرب امگا۹، امگا۶ و ویتامین E استفاده می شود جالب است بدانید که روغن کرچک تمام این مواد را به وفور در خود دارد . روغن کرچک با تنظیم pH پوست خاصیت نرم کنندگی و التیام بخش را برای پوست های خشک و حساس داشته و به درمان آن ها کمک می کند . همچنین می توان از این روغن برای درمان اگزما و پسوریازیس استفاده کرد . برای پوست های آکنه دار نیز به مقدار کم می توان برای درمان جوش ها استفاده نمود .
روش استفاده قبل از خواب این روغن را روی پوست صورت و یا دست ها، زانوها و آرنج ها که بیشتر خشک می شوند بزنید. همچنین می توانید از آن به عنوان کرم دور چشم و برای مقابله با گودی زیر چشم استفاده کنید.
روغن کرچک برای داشتن موها، ناخن ها و مژه ها
موها، ناخن ها و مژه ها برای شادابی نیاز به ویتامین E و مواد معدنی دارند و همانطور که گقته شد این مواد در روغن کرچک به وفور یافت می شود . می توانید از این روغن برای درمان ریزش مو بصورت ماسک استفاده کنید .
برای تقویت موها و مژه ها بهتر است شب ها مقداری از این روغن را به نوک انگشت ها زده و پوست سرتان را ماساژ دهید تا جریان خون در رگ های موجود در کف سر افزایش پیدا کند. موها را با حوله بسته و صبح آن را بشویید . به مدت چهار هفته و هر روز و یا هر دو روز یکبار این کار را انجام داده تا شادابی موهایتان را مشاهده کنید . البته سه هفته به موهایتان استراحت دهید تا پوست سرتان به آن عادت نکند. برای تقویت مژه ها نیز روغن کرچک را در یک ظرف ریمل ریخته و شب ها مصرف کنید و صبح مژه هایتان را با شیرپاک کن تمیز نمایید .
برای تقویت ناخن ها داخل یک نعلبکی، مقداری روغن کرچک بریزید و انگشت هایتان را به مدت ۱۰ دقیقه داخل این روغن قرار دهید. هر هفته یکبار این کار را انجام دهید. می توانید به روغن تان چند قطره لیموترش نیز اضافه کنید. بدین صورت ناخن هایتان مستحکم می شود .
من این بنده ی ضعیف,از الان تا هروقت دیگری خودم را به تو می سپارم... قادری و مطلق... بنده نوازی و کامل... و ای خدا می دانی و می دانم که سخت است اعتراف... ولی من امروز در این ساعت و در این لحظه
لباس منیت را از تن بیرون می کشم و بی رنگی می پوشم. عرق شرم می ریزم و ضربان قلبم را با نوسان دلم یکی می کنم. رو به قبله ات می نشینم و سر به سجاده ات می نهم
و اشک از چشمانم جاری می کنم و کوچک می شوم در بزرگی تو. قطره می شوم در دریای بی کران تو... ذوب می شوم,محو می شوم,خارتر از خار درخت می شوم. نیست می شوم از هست تو و در پیشگاهت خدایا حاضر می شوم با همه ی حضور دلم... به واسطه ی رحمت و بزرگیت از من بگذر و رحم کن به حال ناتوانم. من بندگی تو نکردم در حالی که از نفسم فرمان بردم
و رضا گفتم و راضی نشدم به رضایت ... مستوجب قهر تو هستم ولی باز جز در خانه ی تو پناه دیگری ندارم
و بر من ببخش این زبان ضعیفم را که با این قلم صدا می گیرد. نشانه هایت را برایم متجلی کن که بفهمم
از الان تا ابدیت که من فقط بنده ام و قاضی تویی و صلاحم در توست هرچه که بخواهی. و اعتراف میکنم در محضرت که غافل بودم
از هر آنچه در کتابت خواندی و من نیز فقط خواندم.
نه با چشم دل بلکه با چشم به ظاهر فریبنده که شرمم باد
و ننگم باد که هر لحظه خود را فریفتم و دم نزدم و خدا مرگم بدهد
اگر باز هم اعترافم به گناه خواسته ی زبانم باشد نه گفته ی دلم. خدایم همیشه بودی و من ندیدمت.پس چشم بینا عطایم کن . این کوری دل را از من بگیر و به دیدگانم ببخش. طوری که دیگر تو را ببینم و بنده هایت را نه... و شرح صدری ببخشم که دیگر حتی غم فراق تنگش نکند
و مشکلات و سختی های کوچک زمینش نزند و در هر حال خود را در تو ببیند. پس از حالا محرمم کن از همه ی بدی ها و سیاهی ها و پلیدی ها. می خواهم اینگونه بشناسم خود را... در تو...
حلاج در خطابیی مناجات گونه از تعجب می پرسد :
کدام نقطه از زمین از تو خالی است که خلق تو را در آسمان می جوید.
زندگی را باید صرف اموری کرد که مرگ نمیتواند آنها را از ما بگیرد
زندگی کاروان سرایی است که شب هنگام در آن اتراق میکنیم
و سپیده دمان از آن بیرون میرویم
فقط یک چیزهایی اهمیت دارند
چیزهایی که وقت کوچ ما از خانه ی بدن با ما همراه باشند...
همچون معرفت بر الله و به خود آیی.
دنیا چیزی نیست که آن را واگذاریم و با بی پروایی از آن در گذریم
دنیا چیزیست که باید آن را برداریم و با خود همراه کنیم
سالکان حقیقی میداند که همه آن زندگی با شکوه هدیه ای از طرف
خداوند است و بهره ی خود را از دنیا فراموش نمیکنند.
کسانی که از دنیا روی بر میگردانند نگاهی تیره ویاس آلود دارند
آنها دشمن زندگی و شادمانی اند
خداوند زندگی را به ما نبخشیده است تا از آن روی برگردانیم
سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسید : آیا :زندگی" را "زندگی کرده ای" ؟!
چون عاشقی آمد، سزاوار نباشد این گفتار که : خدا در قلب من است ، شایسته تر آن که گفته آید : من در قلب خداوندم وقتی قلبت بیدار شد و شعله ای از نور شد تو معنا و اهمیت زندگی را خواهی شناخت و این فیضی عظیم است . و آنگاه سپاسگزاری و حمد طلوع می کند آنگاه فقط هدیه زندگانی کافی است تا با آن برای همیشه و همیشه راضی و خشنود باشی
خدایا منو ببخش اگر همیشه به فکر رضای همه ی هیچ ها هستم ولی به فکر رضای تو که همه هستی، نیستم...
وهرکه توبه کند و نیکوکار شود پس بسوی خدا بازگشتی خداپسندانه دارد....قرآن کریم
دیروز در کوچه ی ما خبری بود
برگ ها زرد شده
خشک شده ، از درخت افتاده بود
باد آمده بود
کودکی تب کرده بود
دیروز در کوچه ی ما پاییز آمده بود
من چ آرام شدم
با صدای خش خش
با صدای هو هو
باز هم گام زدم
مرد پیری میگفت : زود تاریک شده
کوچه خالی شده، گام ها سست شده
من ولی پاییزم داغ داغ است از تو
من جنون میگیرم با نگاهت از نو
من ولی عاشق این پاییزم
ک هر بار ذکر تورا یادم داد
در سیاهی ، سردی ، در بی برگی ک خدایی دارم
ک مرا گرم نگه میدارد.....
باز هم عاشقم کن تو خوب میدانی چه کنی
بگذار همه بدانند تو عجیبی
تو زیبایی ، تو خاصی
بیخود نیست نامت را مخاطب خاص گذاشتند
مخاطب خاصم بمان
من دوستت دارم خدی مهربان
دنیای مجازی ام سلام ....
گاه گاهی درد دلم را با تو میگویم
ب امید اینکه همدردی در گوشه ای از تو مرا بخواند
من در دنیای واقعی ام همدردی ندارم
از تو چه پنهان گاهی با خدایم گپ میزنیم او فقط گوش میدهد
ستایش خداى را بر هر نعمتى و از او خواهم هر خیری را
پناه برم به خدا از هر شرى و آمرزش خواهم از خدا از هر گناهى
چون دانستی که خدا از خاکت آفریده کردنکشی و خود رایی مکن تمام آنچه را ما در این جهان می بینیم دارای علتی است و اگر زنجیر علت ها را دنبال کنیم سر انجام به نخستین علت می رسیم و این نخستین علت را خدا می نامیم
خدایا چگونه صدایت کنم در حالی که من منم
و چگونه از تو قطع امید کنم در حالی که تو تویی...!؟
خدایا اگر از تو نخواهم به من خواهی داد
چه کسی هست که از او بخواهم و به من بدهد؟؟؟؟
خدایا اگر صدایت نکنم نیازم را اجابت میکنی
چه کسی هست که او را صدا کنم و اجابتم کند؟؟؟؟
خدایا اگر التماس و خواهش نکنم تو به من رحم خواهی کرد
پس چه کسی است که به او التماس کنم و او به من رحم خواهد کرد؟؟؟
خدایا همانطور که دریا را برای حضرت موسی علیه السلام شکافتی و نجاتش دادی
از تو میخواهم بر محمد و ال محمد صلوات فرستی و مرا نجات دهی از آنچه درآنم
و مرا خارج کنی از مشکلی که درآنم
یا حیّ و یا قیّوم
الله جان سلام
خودت خوب می دانی عزیزم
که لبریزم از عشقت و دارم سر می روم
لبالبم از سخن عاشقانه برایت
هر چه می گویم بیشتر سرریزم می کنی
هر چه می گریم بغضم گلوگیرتر می شود
هر چه می نوشانی تشنه ترت می شوم
تنها و تنها تو را دارم یا الله
مگر می شود که خودت را قربانی خودت کرد؟
می خواهی باز هم قربان ما شوی؟
ای مهربانترین مهربانان یا ارحم الراحمین
آخر چقدر تو قربان ما میشوی؟
حسین زیبایت در سخنی سخت عاشقانه گفته:
انا قتیل العَبَره!
من کشته اشک چشمم
گویی به دوستدارانش می گوید:
من به قربان اشک چشم های شما
الهی! ای مهربانی که حسین زیبایت را و این عاشق سخت زیبایت را
قربانی ما کردی که اشک ما را در بیاوری
و اینگونه به این اشک ما را ببخشایی
شگفت و صد شگفت از این همه مهربانی ات
من !
عابدی شبانه روز مشغول دعا ونیایش به درگاه پروردگار بود وبه ندرت از عبادت گاه بیرون می آمد.
یک روز که برای حاجتی ازآن خارج شد،شیطان داخل عبادت گاه رفت ودر را به روی او بست.
وقتی که عابد بازگشت و در را بسته دید تعجب کرد.
شیطان پرسید:" کیست؟ "
عابد جواب داد: " من! " شیطان دوباره پرسید:" کیست؟" وعابد باز هم گفت:" من! "
در آخر شیطان در را باز کرد و به او گفت:" من هم عمری مشغول نیایش وستایش بودم،
ولی یک بار گفتم من،و برای همیشه از در گاهش رانده شدم."
نیـایـش
خداوند گفت : دیگر پیامبری مبعوث نخواهم فرستاد ،
ان گونه که شما انتظار دارید اما جهان هرگز بی پیامبر نخواهد ماند.
وآنگاه پرنده ای را به رسالت مبعوث کرد.
پرنده آوازی خواند که در هر نغمه اش خدا بود عده ای به او گرویدند و ایمان آوردند.
وخدا گفت اگر بدانید حتی با آواز پرنده ای می توان رستگار شد.
خدا رسولی از آسمان فرستاد .
باران نام او بود همین که باران ،
باریدن گرفت آنان که اشک را می شناختند رسالت او را دریافتند
پس بی درنگ توبه کردند و روح شان را زیر بارش بی دریغ خدا شستند .
خدا گفت : اگر بدانید با رسول باران هم می توان به پاکی رسید.
خداوند پیغامبر باد را فرستاد تا روزی بیم دهد و روزی بشارت .
پس باد روزی توفان شد و روزی نسیم و آنان که پیام او را فهمیدند
روزی در خوف و روزی در رجا زیستند .
خداوند گفت : آن که خبر باد را می فهمد قلبش در بیم و امید می لرزد .
قلب مومن این چنین است .
خدا گلی را از خاک برانگیخت تا معاد را معنا کند .
و گل چنان از رستخیز گفت
که هر از آن پس هر مومنی گلی که دید رستاخیز را به یاد آورد .
خدا گفت : اگر بفهمید تنها با گلی قیامت خواهد شد .
خداوند یکی از هزاران نامش را به دریا گفت .
دریا بی درنگ قیام کرد و چنان به سجده افتاد که هیچ از هزارموج او باقی نماند .
مردم تماشا می کردند عده ای پیام را دانستند پس قیام کردند
و چنان به سجده افتادند که هیچ از آنها باقی نماند .
خدا گفت : آن که به پیغمبر آبها اقتدا کند به بهشت خواهد رفت .
و یاد دارم که فرشته ای به من گفت : جهان آکنده از فرستاده و پیغمبر مرسل است ،
اما همیشه کافری هست تا بارش باران را انکار کند و با گل بجنگد ،
تا پرنده را دروغگو بخواند و باد را مجنون و دریا را ساحر .
مجنون از سجاده شخصی عبور میکرد مرد نمازش را شکست و گفت : مردک ، درحال رازو نیاز با خدا بودم تو چگونه این رشته را بریدی مجنون لبخندی زد و گفت : من عاشق بنده ای هستم و تو را ندیدم ، توعاشق خدایی چگونه مرا دیدی ؟!
+ نوشته شده در سه شنبه بیستم خرداد 1393ساعت 14:48 توسط بانو مریم | 2 یادگاری
ماشینهای پلیس به دلیل قابلیتها و استفاده خاص در مأموریتها، از شکلها و مدلهای متفاوتتری برخوردار هستند در اینجا برخی از خودروهای پلیس را در سراسر جهان میتوانید مشاهده کنید.
خودروهای پلیس باید از ویژگیهای خاصتری نسبت به بقیه خودروها برخوردار باشند؛ در تصاویر زیر میتوانید با نگاه اجمالی برخی از تفاوتهای آن نسبت به خودروهای دیگر را مشاهده کنید.
انگلیس
دبی: لامبورگینی آونتادور
پاکستان
ایتالیا: لامبورگینی گالاردو
تیم پلیس انگلیس مجهز به آریل اتم، سریعترین ماشین پلیس جهان، برای متوقف کردن موتور سیکلتها
قیمت روز خودرو 16 شهریور 94Reviewed by Baran on Sep 6Rating: 5.0قیمت روز خودرو 16 شهریور 94قیمت خودرو ایران جیب, سایت ایران جیب , قیمت روز خودرو , قیمت امروز خودرو,قیمت خودرو شهریور 94,قیمت ماشین امروز,قیمت خودرو وارداتی,قیمت روز پراید,لیست قیمت خودرو